کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
موفقیت
و آدرس
successir.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
مقدمه:
گاهي بعضي از افراد احساس مي كنند كارها را بايد صددرصد درست انجام دهند و در غير اينصورت بازنده هستنند و يا احساس مي كنند كاري را كه به انجام رسانده اند به اندازه كافي خوب نيستند و يا اينكه نوشتن مقالات و طرحهاي خود را به بهانه اينكه بايستي آنها را دقيق و بي عيب انجام دهند،به تعويق مي اندازند. در چنين صورتي شخص بجاي حركت در مسير موفقيّت سعي در كامل بودن دارد. تعريف : كمال گرايي، درواقع باوري غيرمنطقي است كه اشخاص نسبت به خود و محيط اطراف خود دارند.افرادي كه كمال گرا هستند، معتقدند كه خود و محيط اطرافشان بايد كامل بوده و هرگونه تلاشي در زندگي بايد بدون اشتباه و خطا باشد. علل و عوامل مؤثر بر كمال گرايي: 1- وراثت و عوامل زيست شيميايي: شواهد واضح و مستقيمي در مورد اينكه كمال گرايي علت ژنتيكي و زيست شيميايي دارد،وجود ندارد. 2- يادگيري: اگر شما كمال گرا هستيد، احتمالاً در كودكي يادگرفته ايدكه ديگران با توجه به كارايي شما در انجام كارها به شما بها مي دهند،درنتيجه احتمالاً شما يادگرفته ايد درصورتي به خود بها دهيد كه مورد قبول ديگران واقع شويد. این امر میتواند شما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران ، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. تلاش برای حمایت از خودتان و رهایی از این گونه انتقادات ، سبب میگردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانید. ويژگيهاي افراد كمال گرا : • جاه طلبي: تمايل به جاه طلبي و موفقيّت همراه با خودارزشيابيهاي انتقادي افراطي و عدم اعتماد به نفس، يكي از مشخصه هاي افراد كمال گراست. • ترس از بازنده بودن: افراد كمال گرا، غالباً شكست و رسيدن به هدفهايشان را با از دست دادن ارزش و بهاي شخصي مساوي مي دانند. • ترس از اشتباه كردن: افراد كمال گرا،غالباً اشتباه را مساوي با شكست مي پندارند و سعي مي كنند از اشتباه پرهيز كنند.كمال گراها فرصت يادگيري و ارتقاء را از دست مي دهند. • ترس از نارضايتي: كمال گراها در صورتي كه ديگران شاهد نقائص و معايب كارشان باشند،اغلب بدليل ترس از عدم پذيرش از سوي آنان،دچار وحشت مي گردند. تلاش براي كامل بودن درواقع روشي جهت حمايت گرفتن از ديگران بجاي انتقاد و طرد شدن و نارضايتي مي باشند. • تفكرهمه يا هيچ: افراد کمال گرا ، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسیدن یک کار ، بطور متوسط هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا ، در دیدن دورنمای موقعیتها دچار مشکل هستند. برای مثال ، دانش آموزی که همیشه نمره A داشته ، در صورت گرفتن نمره B بر این باور است که من یک بازنده هستم. • نااميدي:اين حالت ممكن است به اين علّت روي دهد كه آنان خود را افرادي بي كفايت مي پندارند و هنگامي كه در رسيدن به اهداف خود شكست مي خورند و يا تصور مي كنند كه ديگران بدون هيچگونه كار و تلاشي صاحب پست،مقام و موقعيّت مي شوند،دچار نااميدي مي شوند. • تاكيد بسيار بر روي بايدها: زندگی افراد کمال گرا ، غالبا براساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است. افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی برروی بایدها بندرت بر روی خواستهها و آرزوهای خود حساب میکنند. ابعاد كمال گرايي: 1- كمال گرايي خودمدار: كمال گرايي خودمدار يك مؤلفه انگيزشي است كه شامل كوشش هاي فرد براي دستيابي به خويشتن كامل مي باشد.دراين بعد كمال گرايي افراد داراي انگيزه قوي براي كمال،معيارهاي هاي بالاي غيرواقعي،كوشش اجباري و داراي تفكر همه يا هيچ در رابطه با نتايج،به صورت موفقيّت هاي تام يا شكست هاي تام مي باشند.اين افراد به حد كافي موشكاف و انتقادگر هستند،به طوري كه نمي توانند عيوب و اشتباهات يا شكست هاي خود را در جنبه هاي مختلف زندگي بپذيرند(فلت و همكاران1991) 2- كمال گرايي ديگرمدار: كمال گرايي ديگرمدار يك بعد ميان فردي است كه شامل تمايل به داشتن معيارهاي كمال گرايانه براي اشخاصي است كه براي فرد اهميّت بسياري دارند.ازاينرو اين نوع كمال گرايي ممكن است به روابط بين فردي دشوار منتهي گردد. 3- كمال گرايي جامعه مدار: در كمال گرايي جامعه مدار ديگران انتظارات اغراق آميز و غيرواقعي از شخص دارند.اگرچه برآوردن اين انتظارات مشكل است ولي شخص بايد به اين استانداردها نائل آيد تا مورد تائيد و پذيرش ديگران قرار گيرد. اين معيارهاي افراطي معمولاً منجر به احساس شكست،اضطراب،خشم،درماندگي و نااميدي شده كه با تفكرات خودكشي و افسردگي در ارتباط است. تلاش سالم يا كمال گرايي بهنجار انتخاب اهداف سالم و داشتن تلاش و پشتكار با فرآيند خودتخرببگر كمال گرايي كاملاً تفاوت دارد.تلاش سالم(سازنده)،منجر به انتخاب اهداف برپايه خواسته هاي شخصي و آرزوها و نه براساس پاسخگويي به انتظارات خارجي مي گردد.به عبارت ديگر اهداف آنها،واقعي،خودجوش(دروني) و ذاتاً قابل حصول است.افراد تلاشگر سالم، از انجام كار در دست اجراء بيشتر از تفكر درمورد نتيجه پاياني آن لذت مي برند. وقتي اين افراد با تجاربي چون نارضايتي و شكست مواجه مي شوند،واكنشهاي آنها عموماً به مؤقعيّت ويژه موجود محدود مي شود و اين موضوع را به احساس ارزشمندي خويش تعميم نمي دهند. درمان كمال گرايي: از روشهاي شناختي- رفتاري بطور ويژه براي تعديل و درمان كمال گرايي استفاده مي شود.به طوركلّي در اين روشها فرض مي شود كه كمال گرايي از باورهاي غيرمنطقي فرد،سخت گيري،انعطاف ناپذيري،بايدها و مطلق گرايي در افكار نشاْت مي گيرد.در اين روشها مراجع(فرد) مي آموزد كه خود را بپذيرد و سرزنش نكند.
براساس نظرسنجی که موسسه ملی تحقیقات دانشگاه شیکاگو انجام داده است، این شغلها در ردیف شادترین شغلهای دنیا قرار گرفته اند:
آتش نشان: ۸۰درصد از آتش نشانها از کار خود بهشدت راضی هستند، چراکه شغل آنها همواره کمک کردن به دیگران و در بسیاری از مواقع نجات جان دیگران از مرگ حتمی است.
با آنکه همه آتشنشانان در طول هفته با خطرات زیادی روبهرو هستند اما همین حس کمک به همنوع آنها را راضیترین شاغلان دنیا میکند.
فیزیوتراپ: کار این قشر از جامعه هم مستقیما با مردم و کمک به افرادی در ارتباط است که توان کمتری نسبت به دیگران دارند. آنها هم پس از حل مشکل دیگران از کار خود احساس رضایت میکنند و در نتیجه از نظر خود شغل خوب و شادی دارند.
نویسنده: هر چند بسیاری از نویسندگان، نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا، همواره از کم بودن دستمزدها و حقوق خود ابزار ناراحتی میکنند اما حس خوب روی کاغذ آوردن ذهنیتها و تفکرات شخصی برای این افراد، شغل نویسندگی را جذاب، دوست داشتنی و حتی شاد میکند.
معلم: اگر چشم خود را به روی حقوق ناچیز معلمان ببندید و به دیگر ویژگیهای معلمی به ویژه ارتباط با بچهها و آموزش درسها و نکات تازه به دیگران فکر کنید، حتما معلمی را شغلی شاد و دوستداشتنی مییابید.
هنرمند: معمولا وقتی صحبت از روحیه لطیف میشود، اولین کسانی که به ذهن میآیند، هنرمندان هستند. البته شادی و نشاط هم جزو لاینفک هنر است و در این بین بهنظر میرسد مجسمهسازان و نقاشان از همه اقشار هنری شادتر هستند.
روانشناس: این قشر از جامعه وظیفه سنگین و مهمی بر دوش دارند که البته در بسیاری مواقع هم شنیدن مشکلات دیگران به نظر سخت و غمانگیز میرسد اما روانشناسان چندان این ایده را قبول ندارند، چراکه معتقدند گذاشتن راهحل پیش پای کسانی که تا مرز سیر شدن از زندگی هم پیش میروند، بسیار لذت بخش و شادی آفرین است.
دندان های مرتب، منظم و ریز … دندان های پیشین (سانترال) بزرگ تر … دندان های نامرتب … دندان های مرتب اما با فاصله …. هر کدام چه شخصیتی را بازگو میکند ؟
دندان های مرتب، منظم و ریز :
تداعی کننده یک چهره مهربان، ساده، قانع و با گذشت است. عواطف و احساسات قوی و مهربانی در لبخند آن ها کاملا نمایان است. چهره ای آرام و دلسوز دارند. به آینده امیدوارند و از اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند.
وقتی دندان های پیشین (سانترال) بزرگ تر هستند:
نشان دهنده فردی ماجراجو، شلوغ، پر احساس، در عین حال دقیق، منظم، مقتدر، جسور، جاه طلب و کنجکاو که قبل از انجام هر کاری بارها و بارها جوانب کار را می سنجد به گونه ای که گاهی اوقات خود نیز خسته می شود. از روابط اجتماعی قوی و مناسبی برخوردار است.
دندان های نامرتب:
بیان کننده شخصیتی خجالتی و کمرو اما مصمم و قاطع که به مسایل پیرامون خود نگاهی عمیق دارد. ترجیح می دهد افکار جدیدی در خانواده پایه گذاری کند. زیاد اهل مسافرت نیست. به دوستی های ماندگار نیز پایبندی ندارد، ولی پشتکار زیادی دارد. شدیدا خواهان تنوع و جاه طلب است.
دندان های مرتب اما با فاصله:
فرد قابل اعتماد و پشتیبانی قوی برای اعضای خانواده، دقیق، نکته سنج و دارای قدرت تحمل بالا است. بیشتر مواقع برای حل مشکلات ترجیح می دهد به تنهایی مسایل خود را حل کند. خیلی اهل ریسک نیست. ترجیح می دهد آهسته و پیوسته حرکت کند. با این حال پشتکار و مداومت است که همواره او را به جلو می برد. احساس مسئولیت قوی و عجیب نسبت به خانواده و دوستان و آشنایان و همکاران و حتی همسایه ها، از او موجودی صبور و مهربان می سازد. به خوبی می تواند سخنرانی کند، بحث و استدلال کند و دیگران را متقاعد کند
2.سخاوت در مکالمه را تمرین کنید. سعی کنید مثل افراد موفق باشید. یعنی دیگران را به صحبت کردن ترغیب کنید. اجازه دهید دیگری از نظراتش، عقایدش و پیشرفت هایش برای شما حرف بزند.
3.همیشه و همیشه، سعی کنید مودب و متواضع باشید. این رفتار باعث می شود دیگران احساس بهتری پیدا کنند و موجب می شود که خودتان هم احساس بهتری داشته باشید.
4. وقتی با یک شکست و عقب گرد مواجه می شوید، دیگران را ملامت نکنید. به خاطر داشته باشید، طرز فکر شما به هنگام شکست تعیین کننده فاصله شما تا پیروزی است.
چه كسئ از زندگئ راضئ است؟
مثبتاندیشی چیست؟
دكتر ولیزاده: مثبت اندیشی در حقیقت یك نوع رویكرد و نگرش مثبت به تواناییهای انسان و قانون سرنوشت است، در تحقیقات روانشناسی، افراد به دو گروه تقسیم میشوند افراد بدبین و افراد خوشبین، كه هر كدام ویژگیهای خاص خود را دارند.
در دیدگاه مثبتاندیشی فرض بر این است كه همه انسانها خوشبین باشند و در تمام مراحل زندگی دیدگاه مثبت و امید را انتخاب كنند.
یك انسان منفیباف بسیاری از امتیازها و نكات مثبت را نادیده میگیرد و با بزرگنمایی نكات منفی ناامید شده و از حركت باز میایستد ولی فرد مثبت اندیش تسلیم محدودیتها نمیشود و نكات مثبت خود را بزرگ میبیند و با تكیه بر آنها موفقیت كسب میكند.
روانشناسان نوین در دیدگاه مثبتاندیشی بر این باورند كه حتی ضعیفترین انسانها میتوانند كارهای بزرگ و عظیم انجام دهند و محدودیتی برای عملكرد انسان نیست.
دكتر ولیزاده: هسته اساسی خوشبختی انسان، احساس رضایت از روند زندگی است. هر كس از زندگیاش لذت ببرد، خوشبخت است.
دكتر ولیزاده: اینكه كسانی كه صرفا ثروت، امكانات یا مقام بالا دارند خوشبختند پذیرفته شده نیست، خیلی از این افراد به دلیل نگرش و مشكلاتی كه در درون خود دارند احساس خوشبختی نمیكنند.
خوشبختی یك نگرش است تا یك داشتن ملموس. گرچه داشتنها نیز در آن تأثیر دارد. انسان مثبتاندیش در هر شرایطی خوشبختی به دست آمده را حفظ میكند اما انسان منفیباف در برخورد با موانع افسرده میشود.
خوب سوالی هست که می خواهم از شما بپرسم: آیا فکر می کنید این ممکن است به همان شکلی که آرزو دارید زندگی کنید؟ آیا می توانید اهداف خود را در زمینه های مختلف زندگی به واقعیت تبدیل کنید؟ در حقیقت من این را می گویم که آیا می توانید به هر هدفی که می خواهید ظرف 12 ماه دست یابید؟
آنهایی که درباره اهداف خود فکر کرده اند احتمالاً می خواهند یک اتومبیل لوکس، یک ویلای زیبا داشته باشند صاحب کسب و کاری موفق و پر در آمد باشند، می خواهند به کشور های مختلف سفر کنند و از این قبیل. و عده ای هم هستند که اهداف متفاوتی در زمینه های مختلف دارند. درست است؟ همه اهداف که مادی نیستند. شاید هدف شما این باشد که روابط عمومی خود را تقویت کنید، از نظر معنوی مقام بالاتری بدست آورید، وزن کم کنید، بدنی سالم داشته باشید، وقت خود را صرف خدمت به سازمان های خیریه کنید و تا می توانید وقت بیشتری با خانواده خود بگذرانید.
اما مهمترین چیز این است که بتوانید هدف خود را به واقعیت تبدیل کنید، تا آنجا که بتوانید آنگونه که آرزو دارید زندگی کنید.
فرض می کنیم شما می دانید از زندگی خود چه می خواهید، و تا آنجا پیش رفته اید که اهداف خود را روی کاغذ نوشته اید و آنها را روی دیوار نصب کرده اید درست جاییکه هنگام کار مقابل چشمان شما باشند.
اما بسیار مهم است که ایمان داشته باشید که دست نیافتن به هدف برای شما تقریباً غیر ممکن است.
چون شما در راه رسیدن به هدف مانعی بزرگ قرار می دهید. این مانع چه می کند؟ خوب طبیعی است راه شما را سد می کند. و با رسیدن به هدف مخالفت می کند.
این مانع را محدودیت باور می گویند. آنها در برابر هر هدفی ظاهر می شوند. اگر باور شما این باشد که نمی توانید آنچه را می خواهید بدست آورید در حقیقت خود با اهدافتان دچار تضاد شده اید و محدودیت باور شما همیشه برنده می شود شک نکنید.
اگر پول بیشتری می خواهید و باور محدودی برای بدست آوردن پول دارید پس درباره پول مشکل محدودیت باور دارید. " من هیچگاه نمی توانم ثروتمند شوم" و حرف ها و باور هایی مانند این شما را به آنجا خواهد رساند که هیچگاه نمی توانید ثروتمند شوید.
بنابراین اگر محدویت باور ها در برابر ما می ایستند تا نتوانیم به آنچه می خواهیم دست یابیم باز هم می خواهید همین گونه فکر کنید؟
در اینجا 3 روش قدرتمند که می توانید از آنها برای سفر خود به سوی موفقیت استفاده کنید را معرفی می کنم:
افکار منفی خودکار. اولین قدم این است که محدودیت باورهای خود را شناسایی کنید. افکار منفی به صورت خودکار در مسیر پیشرفت رسیدن به موفقیت شما قرار می گیرند. این کار باید قبل از اینکه سفر خود را به سمت هدف آغاز کنید انجام شود و نه بعد از آن.
عبارات انگیزشی. این یکی از موثرترین و قدرتمند ترین راه ها برای از بین بردن آن افکار منفی و باور های محدود است و در عین حال می تواند شما را به سمت جلو هل دهد تا با حرارت و انگیزه بیشتر فعالیت کنید. می توانید لیستی از جملات و عبارات کوتاه انگیزشی تهیه کنید. وقتی که آنها را خواندید به واکنش خود دقت کنید. چگونه است؟ در این حال حتی می توانید برخی از موانع محدود کننده خود را شناسایی کنید. این موانع در برابر شما کوچک خواهند شد.
متعهد باشید. هر هدفی که برای خود مشخص می کنید باید به آن متعهد باشید تا بتوانید به چنگش آورید. افکار منفی که به صورت خودکار به سراغ شما می آیند شناسایی کنید و آنها را تغییر دهید. و هر قدر که می خواهد طول بکشد به هدف خود وفادار بمانید تا اینکه آنرا بدست آورید. هر کاری که لازم است انجام دهید، مهم نیست چه کاری! به صورت روزانه روی آن کار کنید.
هشدار: اگر افکار منفی خود را شناسایی نکنید و با آنها مبارزه نکنید در همین موقعیتی که هستید باقس خواهید ماند که اکنون هستید.
روزی عارف پیری با مریدانش از کنار قصر پادشاه گذر میکرد. شاه که در ایوان کاخش مشغول به تماشا بود، او را دید و بسرعت به نگهبانانش دستور داد تا استاد پیر را به قصر آورند.
عارف به حضور شاه شرفیاب شد. شاه ضمن تشکر از او خواست که نکته ای آموزنده به شاهزاده جوان بیاموزد مگر در آینده او تاثیر گذار شود. استاد دستش را به داخل کیسه فرو برد و سه عروسک از آن بیرون آورد و به شاهزاده عرضه نمود و گفت: "بیا اینان دوستان تو هستند، اوقاتت را با آنها سپری کن."
شاهزاده با تمسخر گفت: " من که دختر نیستم با عروسک بازی کنم! " عارف اولین عروسک را برداشته و تکه نخی را از یکی از گوشهای آن عبور داد که بلافاصله از گوش دیگر خارج شد.
سپس دومین عروسک را برداشته و اینبار تکه نخ از گوش عروسک داخل و از دهانش خارج شد. او سومین عروسک را امتحان نمود.
تکه نخ در حالی که در گوش عروسک پیش میرفت، از هیچیک از دو عضو یادشده خارج نشد. استاد بلافاصله گفت : " جناب شاهزاده، اینان همگی دوستانت هستند، اولی که اصلا به حرفهایت توجهی نداشته، دومی هرسخنی را که از تو شنیده، همه جا بازگو خواهد کرد و سومی دوستی است که
همواره بر آنچه شنیده لب فرو بسته " شاهزاده فریاد شادی سر داده و گفت: " پس بهترین دوستم همین نوع سومی است و منهم او را مشاور امورات کشورداری خواهم نمود. "
عارف پاسخ داد : " نه " و بلافاصله عروسک چهارم را از کیسه خارج نمود و آنرا به شاهزاده داد و گفت: " این دوستی است که باید بدنبالش بگردی " شاهزاده تکه نخ را بر گرفت و امتحان نمود. با تعجب دید که نخ همانند عروسک اول از گوش دیگر این عروسک نیز خارج شد، گفت : " استاد اینکه نشد ! "
عارف پیر پاسخ داد: " حال مجددا امتحان کن " برای بار دوم تکه نخ از دهان عروسک خارج شد.
شاهزاده برای بار سوم نیز امتحان کرد و تکه نخ در داخل عروسک باقیماند استاد رو به شاهزاده کرد و گفت: " شخصی شایسته دوستی و مشورت توست که بداند کی حرف بزند، چه موقع به حرفهایت توجهی نکند و کی ساکت بماند.
کوتاه ترین راه رسیدن به ثروت آن است که قابلیت هایت را بشناسی و برآنها تکیه کنی.
کوتاه ترین راه برای جلوگیری از شکست احتمالی ، مشورت با کسانی است که قبلاً آن راه را رفته اند.
کوتاه ترین راه برای داشتن روانی سالم ، در نظر گرفتن زمانی برای خنده و شادی در هر روز است.
کوتاه ترین راه برای اینکه نخواهی چیزی را به خاطر بسپاری ، نگفتن دروغ است.
کوتاه ترین راه برای رسیدن به آرزوها ، واقع بین بودن است.......
کوتاه ترین راه برای غیبت نکردن آن است که عیوب خود را مثل عیب دیگران ، ببینی .
کوتاه ترینراه برای داشتن جسمی سالم ، اعتدال در خوردن است ، نه زیاد و نه کم.
کوتاه ترین راه برای یافتن یک دوست ، توجه به علایق طرف مقابل است.
کوتاه ترین راه مبارزه با ترس ، روبه رو شدن با آن ترس است.
کوتاه ترین راه عشق ورزیدن ، نگاهی است خالص و بی ریا توام با عشق.
کوتاه ترینراه برای رهایی از افسردگی ، فکر کردن به چیزهای خوب است.
کوتاه ترین راه برای رسیدن به ثبات ، آن است که بر آن چه ایمان داری پافشاری کنی ، حتی اگر یک لشکر مخالف داشته باشی.
کوتاه ترین راه برای رسیدن به تکامل ، انتقاد پذیریی است.
کوتاه ترین راه برای دروغ نگفتن ، شجاع بودن است.
کوتاه ترین راه برای آینده نگری ، قناعت است.
کوتاه ترین راه برای حسرت نخوردن ، آن است که همیشه در حال زندگی کنی.
کوتاه ترین راه برای حل یک مساله ، فهمیدن درست صورت مساله است.
کوتاه ترین راه برای رسیدن به آرامش ، آن است که کمتر به چیزهایی که نداری فکر کنی.
کوتاه ترین راه برای اثبات دوستی ات به یک دوست ، آن است که شنوده خوبی باشی.
کوتاه ترین راه برای فاش نساختن راز دیگران آن است که هرگز به رازشان گوش ندهی.
کوتاه ترین راه برای تحقیر نکردن دیگران این است که فقط چند لحظه خودت را جای آنها قرار دهی.
کوتاه ترین راه برای رسیدن به قدرت واقعی ، تقویت هر چه بیشتر منطق است.
کوتاه ترین راه مقابله با دشمنان آن است که هرگز خونسردی ات را از دست ندهی.
کوتاه ترین راه غلبه بر مشکلات ، کوچک و ناچیز شمردن آنها است.
کوتاه ترین راه برای دانستن یک ارتباط سالم ، داشتن فکر و اندیشه سالم و قلب پاک است.
چگونه موفقیت بیشتری کسب نماییم ؟
برای حل مشکلات زندگی خود لازم است دقت لازم را به موارد ذیل داشته باشیم و با انجام دادن هر کار به موقع، سهل تر مشکلات را حل نموده و به موفقیت دست پیدا کنیم.
1. ارزیابی و شناخت مشکل
بدانیم که مشکل چیست ؟ واقعاً چه می خواهیم؟ در چه جهتی رو به حرکتیم؟ الان چه می کنیم؟
2 . منطقی دیدن و واقعی شدن باید دقیقاً بدانیم که برای رسیدن به هدف و حل مسئله چه چیز واقعاً اهمیت دارد و روی اهداف اساسی مدت ما اثر می گذارد و بطور جدی از آن حمایت می کند؟ چه چیزهایی بی اهمیت هستند و نباید به آنها توجه کرد؟ چه عواملی ممکن است تمرکز ما را برای حل مسئله بر هم زند و مرا از طریق موفقیت دور گرداند؟
۶ خصوصیت مهم برای موفقیت: خلوص، صادق بودن با خود، فروتنی، ادب و مهربانی، خِرَد ،نیکوکاری.
شادابی و احساس مثبت بودن
مثبت فکر کنید
ذهنیت شما به تمام ابعاد روحی و جسمی شما اثر میگذارد. از هر آنچه می خورید تا هر برخورد کاری که در محیط اداری انجام می دهید همه به ذهنیت شما مربوط می شود. هر چقدر به زندگی مثبت تر نگاه کنید راه برای دستیابی به اهداف برای شما ساده تر می شود.
برنامه داشته باشید
برای خود برنامه داشته باشید بخصوص اگر اضافه وزن دارید. در این برنامه ریزی سعی کنید طریقه زندگی خود را نیز تغییر دهید، تحت این شرایط گرفتن دوستان جدید برای ایجاد تغییر، همواره از مهمتریت عوامل موفقیت می باشد.
خود را آموزش دهید
برای داشتن روح و جسمی سالم باید مهارت های زیادی داشت و رسیدن به وزن متعادل تنها یکی از آنها می باشد. مثلا" چگونه فعالتر بود، چگونه اهداف واقع بینانه انتخاب کرد، چگونه یک رژیم غذایی خوب انتخاب کرد، چگونه بر تمایلات غیر منطقی خود غلبه کرد و ...
بنابراین همانگونه که مشاهده می کنید برای رسیدن به سلامتی و احساس مثبت کردن باید مهارت های بسیاری را در زندگی فرا بگیریم. تنها در اینصورت هست که اعتماد به نفس پیدا خواهیم کرد و در نهایت احساس سلامتی و مثبت بودن را بدست خواهیم آورد.
کنترل سیکل رژیم گرفتن
طبیعت سر منشا انگیزه ها است
تعجب نکنید، حتی اگر دارای وزن و اندام متعادلی هستید ممکن است بی انگیزگی در شما بی داد کند. مصرف غذاهای مناسب یکی از مهمترین پارامترهایی است که به شما کمک می کند تا به زندگی مثبت نگاه کنید. مصرف انواع سبزیجات و میوه ها، گوشت ماهی، تخم مرغ یکی از مهمترین عواملی است که به شما شادابی می بخشد. اما دقت کنید که همواره باید مصرف انواع گوشت قرمز و مرغ خود را کنترل نمایید.
نکته مهم بعدی لذت بردن از خوردن غذا می باشد، سعی کنید مقادیر کوچک غذا را در دهان خود بگذارید و در عوض به مدت بیشتری از مزه آن لذت ببرید.
برای خود اهداف واقع گرایانه انتخاب کنید
از دفتر یادداشت روزانه خود بهره ببرید :
- در آن بنویسید که در ماه آینده هر روز 30 دقیقه پیاده روی می کنم. (ننویسید روزی 3 ساعت ورزش می کنم!)
- اهداف و مواردی که می خواهید در کار و زندگی شخصی به آن برسید را یادداشت کنید و سپس با نگاه کردن به آن نیازمندی های هریک را در کنارشان یادداشت کنید.
- از قانون مورفی استفاده کنید، تمام نامحتمل هایی که ممکن است شما را در نرسیدن به اهداف مایوس کند یادداشت کنید و برای رفع آنها در صورت بروز فکر کنید.
- برای خود پاداشهایی در نظر بگیرید. مثلا" اگر به هدف اول رسیدم یک CD موسیقی مورد علاقه ام را خواهم خرید.
مایوس نشوید
آمار و تجربه نشان می دهد بزرگترین اکتشافات و پروژه های دنیا اغلب هنگامی به موفقیت میرسند که مجریان به نا امیدی نزدیک می شوند. اما رمز موفقیت آنها آن است که هرگز کار و تلاش را ترک نمی کنند. پس نا امید نباشید و برای رسیدن به اهداف خود در زندگی و کار تلاش کنید و مطمئن باشد هیچ مسیری نمی تواند تا ابد سر بالایی باشد بالآخره به قله خواهید رسید و از آن به بعد مسیر ساده تری در انتظار شما خواهد بود.